شنبه 93 اسفند 2 , ساعت 9:19 صبح
دوازده ســــال
به قـــدر نـبـودنـت هـوا را بـغـل کـــردم ...!
و امروز در سالروز رفـتـنـت
دسـتهــایم همچـنان خالیست
و خاطراتم هنوز سیاه پوش رفتنت هستند ...
تو رفتی و روز رفتنت را خوب یادم هست
از آن پس طنین خنده هایت
طنین صدایت
هرگز ، در خانه نپیچید
دیگر خیابان ها صدای پایت را زمزمه نکردند
و نگاه مهربانت برای همیشه قاب نشین شد...
"برای پدرم در سالروز رفتنش"
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]